خدیا اگر بخواهم از حال و روز خویش بگویم ،
باید در انتظار باران اشکهایت باشم ،
تا بدانی عشقی که آفریده ای و احساساتش به چه روزی افتاده ،
مثل این است که برگ سبزی از شاخه اش بر روی زمین افتاده
و همه بر روی آن پا میگذارند
و یک برگ خشکیده همچنان بر روی شاخه اش مانده . . .!
خدایا در این چند صباح باقی مانده از این زندگی بی محبت و پوچ ،
هوای عاشقان را داشته باش . . .
نظرات شما عزیزان:
نیلوفر
ساعت1:19---13 فروردين 1393
هی علیرضا وبلاگ تو که ازمن بدتر که اینقد غمیگنه
پاسخ: خوب حرفای دلمه دیگه چیکار کنم اینجا ننویسم کجا بنویسم
مهرداد
ساعت20:46---12 فروردين 1393
سلام وب تو هم خوب بود ....باشه داداش لینکم کردی خبرم کن تا وبت رو لینک کنم...موفق باشی
پاسخ: حتما داداش لینکیدم
برچسبها: